تابلو خط برجسته با استفاده از تکنیک پتینه کاری تابلویی مرغوب و بدون خط خوردگی برای تزئینات و جان بخشی به محیط
هنر نقاشیخط یک هنر و نو آوری ایرانی است که از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار است. نقاشیخط یکی از حوزه های هنرهای تجسمی می باشد که سبک و سیاق به کار رفته در آن کاملا ایرانی می باشد و طرز بیان آن به شیوه نقاشی است.
نقاشیخط به معنای ساده آن، ترکیبی از خوشنویسی و نقاشی است و شیوه ه ای است که مخاطب را با تلفیقی از هنر مدرن و سنتی در دنیای امروز آشنا می کند و هنرمند را در عرصه وسیعی از نوگرایی قرار میدهد تا بتواند با تکنیکهای خلاقانهای که در این مسیر تجربه میکند به نو آوری و شکلگیری این شیوه بپردازد و حتی این شیوه را با رعایت فرم و مفهوم عینی با سبکهای انتزاعی سوق دهد.
هنر نقاشیخط یک هنر و نو آوری ایرانی است که از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار است. نقاشیخط یکی از حوزه های هنرهای تجسمی می باشد که سبک و سیاق به کار رفته در آن کاملا ایرانی می باشد و طرز بیان آن به شیوه نقاشی است.
از آنجایی که هنرمندان نوین از دشواری خط و ناخوانایی آن واهمه نداشتهاند جسورانه و بیدریغ درروند ایجاد نوآوری از اقلام قدیم استفاده کردهاند. ظرفیت بالای نوآوری در کلیه خطوط و قلمهای مختلف خوشنویسی سنتی از خط کوفی یا خط ثلث در قرن دوم و سوم گرفته و تا «معلی» در قرن پانزدهم هجری ادامه داشته و حتی گسترش یافتهاست برای هنرمندان فرصتی فراهم آورده که تمامی اقلام خط توجه نمایند. آنان نه تنها تعلیق و نستعلیق و شکسته، به عنوان خطوط کاملاً ایرانی بلکه شکلهای قدیمتر و گمنامتر خط را نیز چون رقاع و محقق و ریحان و در شکلهای هندسی، کوفی را چون خط بنایی (معقلی) و حتی کوفی گیاهی را نیز به عنوان مواد خام آثار خود تلقی نمودند. نکته مهم اینست که طی استفاده از تکنیکهای ساده با قلم نی و مرکب گرفته تا قلممو و رنگ روغن و حتی امروزه کامپیوتر دیجیتال آرت، هیچیک از اقلام خط سنتی با هنر مدرن در تضاد قرار نگرفتهاند و قابلیت بالای خطوط سنتی با همه قواعد محکمش فرصت همزیستی خط با فناوری و هنر معاصر را به بهترین وجهی ایجاد نمودهاست.
در هر دو بخش در روند خلاقیتهای نوآورانه، هنرمندان به چنان ابداعاتی در خط دست یافتند که میتوان آن را مجموعهای از سنت شکنیها، نام نهاد، شاید بتوان گفت مهمترین سنتشکنی در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسانترین، سهلترین، سریعترین و خواناترین وجهی بیان نماید تا در نگاه اول فرم و محتوی و شکل و مفهوم یک جا به بیننده و خواننده القاء شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. لهذا، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و شگفتی را همراه زیبایی از اهداف مهم بصری تعیین نمودند با سه اقدام مهم عرصه نوآوری یعنی، تغییر شکل (دفرماسیون) در حروف اغراق در حروف (اگزجریشن) و سادهسازی (استیلزیشن) آن چنان تحولاتی در حروف ایجاد نمودند تا بتوانند زیبایی و قدرت ارائه و روح تبلیغ گرای آن را بالا ببرند. از این روی، خط در نگاه اول نه میتوانست و نه میخواست که در روند این تغییرات مفاهیم را همراه با شکل، یکجا القا نماید. در نقاشی، از این هم، پا فراتر نهاده شد و به تمامی رابطه مفهوم و شکل از هم گسیخته گردید و خط در کنار رنگ و سایر اشکال به جزئی از ترکیب بندی تبدیل گردید و تغییر شکل و تکرار حروف فقط به قصد زیبایی از اهداف مهم هنر خط تلقی گردید